قدرتمندترین وبلاگ دانلود
.:: Your Adversing Here ::.
 

پاسخ : بیوگرافی بازیگران سینمای هالیوود

مارلون براندو Marlon Brando

من هیچوقت شاگرد با ادبی نبوده ام

- در اتوبوسی به نام هوس -


براندو، متولد سال1924 در اوهاما، نبراسکا، قبل از بازی در "اتوبوسی به نام هوس" از الیاکازان ، در نسخه تئاتری همین فیلم ، اثر استانلی کووالسکی در برادوی ظاهر شده بود. شخصیت براندویی با این فیلم ( اتوبوسی به نام هوس) به ظهور رسید« مرد یاغی و بدوی وبی ثباتی که همه چیز را برای خود می خواست». معهذا ، رنگین نامه هایی که این کلیشه را پروبال می دادند ، نقش های متفاوت دیگری را که این بازیگر «سبک دار» ایفا کرده بود ، ندید می گرفتند:



آدم افلیج مردان ( 1950 ، اولین فیلم او)
انقلابی مکزیکی در " زنده باد زاپاتا" 1952
مارک آنتونی در " جولیوس سزار" 1953
و سردسته اوباش موتورسوار در" وحشی" 1954
به یادماندنی ترین نقش او در اوایل کار در فیلم " در بارانداز 1954" بود. اینجا نیز وی نقش مردی طبعا خشن و بی ثبات را ایفا کرد ، ولی درونمایه های عطوفت و آسیب پذیری را در شخصیت وی به خوبی نشان داد و با این ترتیب یکی از عالی ترین بازی های سینمایی را ارائه کرد.
براندو هیچگاه احساس تحقیرش را نسبت به حرفه خود پنهان نکرده: شاید این تحقیر بیشتر متوجه جنبه تجاری صنعت سینماست تا خود بازیگری ، ولی این امر منجر به بی خیلی و نتیجتا چند کار خراب شده است:

Desiree دزیره 1954
چای خانه ماه اوت 1956
سایونارا 1957
قصه های شبانه 1964
و فیلم " کندی Candy " در سال 1968

اما کثرت نقش های او گیج کننده است: از شکسپیر تا موزیکال ، از درام تا کمدی . در " مردها و عروسک ها" در نقش اسکای مسترسون همه را مجذوب کرد. در " شورش در کشتی بونتی" نقش فلچرکریسچن ضعیف النفس را داشت. ساخت " بونتی " مصادف بود با قطع پیوند براندو با صاحبان هالیوود که از تاخیرهای طولانی در کار فیلم گله داشته و مدعی بودند که ناز و اداهای براندو مسبب آن است. حال چقدر این ادعا صحت داشته و روایت براندو از این ماجرا چه می باشد نکاتی است که همچنان در پرده ابهام است زیرا که این بازیگر به تدریج از افکار عمومی کنار کشیده و اغلب اوقات را در هاوایی می گذراند. در 1960 " سربازهای یک چشم" را کارگردانی کرد و در " تعقیب" و " انعکاس در چشمان طلایی" بازی کرد ، و سپس در 1972 در نقش دون کورلئونه در " پدرخوانده" ظاهر شد. هنگامی که آکادمی اسکار اورا به عنوان برنده برگزید ، وی زن سرخپوستی را برای گرفتن جایزه ، از جانب خود مامور کرد تا به این وسیله توجه عمومی را به وضع رقت بار سرخپوستان آمریکایی جلب کند. وی روز به روز بیشتر معطوف مسائل و مشکلات بشری شده و فیلم های اخیر او نشانگر این گونه تمایلات سیاسی و اجتماعی اوست:
اینک آخرالزمان ، فرمول و فصل سفید خشک.
براندو اینک عنوان بازیگر « متدیست و صاحب سبک » و افتخار همراهی با استنلی کووالسکی را پشت سر نهاده و در عالم حرفه ای که خود به آن چندان ارجی نمی نهد صاحب مقامی خدایگونه است!

جایزه اسکار

1.نامزد دریافت جایزه اسکار در سال 1951 به خاطر " اتوبوسی به نام هوس".
2.نامزد دریافت جایزه اسکار در سال 1952 به خاطر"زنده باد زاپاتا".
3.نامزد دریافت جایزه اسکار در سال 1953 به خاطر" جولیوس سزار".
4.برنده اسکار بهترین بازیگر مرد در سال 1954 به خاطر " One The Waterfront".
5.نامزد دریافت جایزه اسکار در سال 1957 به خاطر" سایونارا".
6.برنده اسکار بهترین بازیگر مرد در سال 1972 به خاطر" The Godfather".
7.نامزد دریافت جایزه اسکار در سال 1973 به خاطر" آخرین تانگو در پاریس".
8.نامزد دریافت جایزه اسکار در سال 1989 به خاطر" A Dry White Season".



مارلون براندو ستاره افسانه ای سينما روز جمعه 2 ژوئيه در سن 80 سالگی پس از مدتها بيماری در بيمارستانی در لس آنجلس درگذشت.
او در سال 1924 در ايالت نبراسکا به دنيا آمد. مادرش الکلی بود و پدرش زنباره ای که در کودکی خانواده اش را ترک گفت.

براندو مدتی مدرسه نظامی رفت و بعد به کارهای مختلفی مشغول شد و نهايتا برای شرکت در کلاسهای بازيگری راهی نيويورک شد و نزد استادش، استلا آدلر متد استانيسلاوسکی را آموخت.

مدتی بعد براندو به مدرسه بازيگری "اکتورز استوديو" که اليا کازان آن رامی چرخاند، راه پيدا کرد و در آنجا زير نظر لی استراسبرگ متد اکتينگ( روشی که بازيگر برای اجرای نقش بايد مدتی آن نقش را زندگی کند) را تکميل کرد.


نمائی از فيلم اخرين تانگو در پاريس

اوپيشکسوت سبکی معروف به "متدی" بود که بلافاصله پس از او بازيگرانی مانند جيمز دين و مونتگومری کليفت و سالها بعد پل نيومن، داستين هافمن و رابرت دونيرو با درخشش خود اين سبک را در سينمای آمريکا تثبيت کردند.

بازی او در نقش استنلی کووالسکی در نمايش اتوبوسی به نام هوس نوشته تنسی ويليامز و به کارگردانی اليا کازان در سال 1947 او را به يکی از بازيگران معتبر صحنه تئاتر آمريکا تبديل کرد.

نخستين حضور براندو بر پرده سينما بازی در فيلم مردان ساخته فرد زينه مان در سال 1950بود. او برای آماده کردن نقشش در اين فيلم بيش از يک ماه خود را در بيمارستان بستری کرد. کاری که از ديد بسياری از بازيگران مجرب آن دوران مانند لارنس اليويه يا کلارک گيبل حماقت محض محسوب می شد.


بازی در فيلم پدرخوانده دوباره براندو را به اوج شهرت رساند

براندو در سال 1952 در نسخه سينمائی نمايشنامه اتوبوسی به نام هوس در کنار ويوين لی بازی کرد که به عنوان يکی از بهترين آثار سينمائی آمريکا شناخته می شود.

او در سالهای دهه 1950 در کنار جيمز دين و مونتگمری کليفت به يکی از ستاره های مشهور هاليوود بدل شد.

شهرت او در سالهای پايانی دهه 1960 کمی افول کرد اما در دهه 1970 با درخشش در فيلم پدرخوانده بار ديگر نامش بر سر زبانها افتاد.

اما مهمترين نقشی که در ابتدای فعاليت سينمائی اش بازی کرد فيلم در بارانداز ساخته اليا کازان بود که نخستين اسکار را برای براندو به ارمغان آورد.

اما بازی درخشان براندو در فيلم پدرخوانده در سال 1972 شايد ماندگارترين نقش سينمائی باشد که يک بازيگر در طول تاريخ سينما بازی کرده است.


چاقی مفرط در سالهای پايانی برای براندو بسيار دردسر آفرين بود

فرانسيس فورد کاپولا کارگردان پدرخوانده برای متقاعد کردن تهيه کنندگان فيلم برای انتخاب براندو تلاش زيادی کرد چرا که عقيده داشتند زمان اين بازيگر ديگر گذشته است.

براندو برای بازی در اين نقش دومين اسکار را بدست آورد که به نشانه اعتراض به نوع به تصوير کشيدن سرخپوستها درهاليوود، از پذيرفتنش سر باز زد و به جای خود يک دختر سرخپوست را برای گرفتن جايزه به روی صحنه فرستاد.

پس از پدرخوانده دوباره نام براندو در جهان سينما مطرح شد. پس از اين بود که براندو در فيلمهای مطرحی مانند آخرين تانگو در پاريس، اينک آخر الزمان و آبگيرهای ميسوری بازی کرد.

نقش کوتاه او در انتهای فيلم اينک آخرالزمان نيز از به ياد ماندنی ترين نقشهای تاريخ سينماست.


شورش در کشتی بونتی

براندو برای بازی در نقش کوتاهی در فيلم ****من بالاترين دستمزد آن زمان را گرفت.

در سال 1991 يکی از يازده فرزند براندو به جرم قتل دوست خواهرش به پنج سال زندان محکوم شد.

مدتی پيش مجله Premiere چاپ آمريکا، در يک رای گيری نقش دون کورلئونه( با بازی براندو) در فيلم پدرخوانده را به عنوان ماندگارترين شخصيت تاريخ سينما برگزيد.

براندو يک بار هم در مقام کارگردان در پشت دوربين قرار گرفت. اين فيلم سربازهای يک چشم نام داشت که در سال 1961 ساخته شد.

در آخرين فيلم، براندو داشت نقش خودش را بازی کرد. نام اين فيلم که به تازگی ساخته شده است برادوی : عصر طلائی است.

براندو هفت بار نامزد دريافت اسکار شد که دوبار به او تعلق گرفت.




فيلم نگاري :
مردان 1950
اتوبوسي به نام هوس 1951
زنده باد زاپاتا 1952
جوليوس سزار 1953
دزيره 1954
وحشي 1954
در بارانداز 1954
مردها و عروسكها 1955
چايخانه ماه اوت 1956
سايونارا 1957
شيرهاي جوان 1958
فراري 1959
سربازهاي يك چشم 1961
شورش در كشتي بونتي 1962
آمريكايي پليد 1963
داستان تختخواب 1964
نام رمز مريتوري 1965
آپالوزا 1966
تعقيب 1966
ديدار مارلون براندو 1966
كنتسي از هنگ كنگ 1967
انعكاس در چشم طلايي 1967
كندي 1968
بسوزان 1969
شب روز بعد 1969
پدرخوانده 1972
ولگرد نيمه شب 1972
آخرين تانگو در پاريس 1973
آبخيزهاي ميسوري 1976
****من 1978
اينك آخرالزمان 1979
نبرد براي آمازون 1979
فورمول 1980
فصل سپيد و خشك 1989
فرش من 1990
كريستوفر كلمب 1992
جيمي هاليوود 1994
دون ژوان دو ماركو 1995
جزيره دكتر مورو ۱۹۹۶
شجاع ۱۹۹۷
پول مفت ۱۹۹۸

پاسخ : بیوگرافی بازیگران سینمای هالیوود

آرنولد آلویس شوارزنگر


آرنولد آلویس شوارزنگر
(زاده ۳۰ ژوئیه ۱۹۴۷) بدن ساز آمریکایی-اتریشی، برنده جایزه گوی طلایی بازیگری، و سیاستمدار جمهوری*خواه آمریکا است و هم اکنون فرماندار ایالت کالیفرنیا می*باشد. او در هفتم اکتبر ۲۰۰۳ فرماندار کالیفرنیا به جای گری دیویس شد و در هفدهم نوامبر ۲۰۰۳ سوگند خورد تا راه گری دیویس را ادامه دهد. در شانزدهم سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که می*خواهد درسال ۲۰۰۶ دوباره فرماندار کالیفرنیا شود. او در سال 2005 بهترين و محبوبترين سياستمدار سال انتخاب شد. مردم از او به عنوان فرشته نجات كاليفرنيا نام ميبرند كه همانند ترميناتور با مشكلات مبارزه ميكند.
مردم به او القابی چون «درخت زیتون اتریشی»، «نابودگر»، «گاورنِیتور» (واژه مشتق از کلمات انگلیسی «گاورنِر» به معنای فرماندار و «ترمینِیتور» به معنای ویرانگر) داده*اند، او در جوانی در پرورش اندام شهرت زیادی کسب کرد.








شوارتزنگر در اتریش به دنیا آمد.و مدت زيادي در آلمان زندگي كرد و همواره خود را مديون موفقيتهايش در آلمان و يك اتريشي/آلماني آلماني زبان ميداند پدر او گوستاو شوارزنگر افسر پلیس نازی و مادرش آرلیا جادرنی بود.او هم اکنون شوهر ماریا شرایور بانوی اول کالیفرنیا خواهرزاده جان اف کندی میباشد.
او وقتی بچه بود ورزش*های زیادی می*کرد اما بیشتر به ورزش پرورش اندام علاقه داشت اما فوتبال هم بازی می*کرد.







او در سال ۱۹۶۵ وارد ارتش اتریش شد و یک سال از عمر خود را (در ۱۸ سالگی) در آنجا گذراند و در آنجا بیشتر ورزش بدنسازی می*کرد. چندی بعد او اتریش را ترک و به آلمان رفت.
او در سپتامبر ۱۹۶۸ وارد آمریکا شد در حالی که پول کمی داشت و زبان انگلیسی را در حد ابتدایی بلد بود و در سال ۱۹۸۳ شهروند آمریکا شد. در طول این مدت، در سال ۱۹۷۹، لیسانس خود را گرفت.
در سال ۱۹۷۷ زندگی نامه او تحت نام آرنولد:تحصیلات یک بدن ساز منتشر شد. شوارتزنگر در سال 1997 در نضر سنجی مجله معتبر ایمپایر عنوان 20 بازیگر تمام ادوار سینما را به خود اختصاص داد. همچنين وي را به عنوان بزرگترین بازیگر اکشن به مدد فیلمهای موفقی جون ترمیناتور دروغهای حقیقی یاد آوری مطلق کوماندو پاک کننده کونان و... میشناسند. نام وی در کتاب رکوردهای گینس به عنوان بزرگ ترین بدن بشریت در تاریخ ثبت شده*است. آرنولد در سال 2000 یکی از بیست چهره مشهور قرن جدید شناخته شد. او در سال 2003 بعد از تصدی فرمانداری کالیفرنیا به عنوان موفقترین مهاجر تاریخ آمریکا شناخته شد.


او یکی از پردر آمدترین بازیگران هالیوود و دریافت کننده بیشترین دستمزد در تاریخ هالیوود در سال 2003 برای یک فیلم به نام ترمیناتور۳ به مبلغ 30 میلیون دلارهست.
آرنولد با وجود نبردن اسکار به دلیل سبک کارش توانسته جوایزمعتبر سینمایی از جمله Golden Glob And MTV Ward را در کارنامه هنری خویش به دست آورد.
او درسیاست هم به موفقیت رسید و فرمانداری ایالت بزرگ کالیفرنیا با وجود اروپایی بودن به دست آورد.


برخی از فیلمهای وی:

    • نابودگر
    • نابودگر ۲: روز قضاوت
    • نابودگر ۳: انقلاب ماشین*ها
    • پایان روزها
    • تخریب موازی
    • دروغ*های حقیقی
    • غارتگر
    • کونان: ویرانگر
    • کونان: بیگانه
    • داغ سرخ
    • هرکول در نیویورک
    • خداحافظی طولانی
    • وزنه*برداری
    • کوماندو
    • بتمن و رابین
    • ششمین روز
    • دور دنیا در هشتاد روز
    • پاسخ : بیوگرافی بازیگران سینمای هالیوود

      بیوگرافی جری لوييس كمدين، خوش خنـده جري لوييس كمدين، تهيه*كننده، نويسنده و كارگردان سرشناس آمريكايي است كه به*خاطر شوخي*هاي خنده*آور و ژست*هاي بامزه*اش و بنياد خيريه*اش معروف است. جري لوييس در طول مدت عمر حرفه*اي خود جوايز متعددي را از جشنواره فيلم كمدي آمريكا، دوربين طلايي، اتحاديه منتقدين فيلم لوس*آنجلس و جشنواره فيلم ونيز از آن خود كرده است و در منطقه يادبود مشاهير هاليوود دو ستاره براي خود دارد. لوييس در حال حاضر در لاس*وگاس و نوادا زندگي مي*كند. لوييس در سال 1946 با «دين*مارتين» زوجي موفق را تشكيل دادند. اين دو در كنار برنامه*هاي شبانه كه بسيار محبوب مردم بود، در چندين فيلم كمدي ظاهر گشتند كه از موفقيت بالايي برخوردار شدند. اين گروه دو نفره ده سال بعد منحل شد.

      كار حرفه*اي

      لوييس در روز شانزدهم مارس 1926 در «نوارك» واقع در نيوجرسي چشم به جهان گشود. نام او را «جوزف لويچ» يا بنا به قولي «ژروم لويچ» گذاشتند. پدرش «دني لوييس» واريته (نمايش متنوع همراه با ساز و آواز) اجرا مي**كرد. لوييس از سال 1942 يعني از شانزده سالگي بازي در نمايش*هاي كمدي را آغاز كرد و دو سال بعد و در هجده سالگي ازدواج كرد.

      مارتين و لوييس

      لوييس شهرت اوليه خود را در كنار «دين *مارتين» خواننده به دست آورد. مارتين همواره مردي عاقل بود كه بايد با لوييس ديوانه سرمي*كرد. گروه كمدي مارتين و لوييس با تعداد زيادي از نمايش*هاي متنوع در دهه چهل معروف شدند. شايد شهرت و محبوبيت لوييس به اين خاطر بود كه بيشتر اوقات في*البداهه از كلمات و حالات خنده*آور استفاده مي*كرد و زياد پايبند متن نبود. در اواخر دهه 1940 آن دو با برنامه*هاي شبانه*شان كاملا شناخته شدند. منتقدين اغلب قادر به توصيف حالات بي*نظم و شلوغ آن دونبودند و فقط به يك جمله بسنده مي*كردند: «مارتين آواز مي*خواند و لوييس دلقك*بازي درمي*آورد.» ولي تماشاچيان از انرژي و هيجان اين تيم دو نفره لذت مي*بردند و هميشه برنامه آنها را از تلويزيون و استوديو پارامونت پيكچرز دنبال مي*كردند. كم*كم نقش مارتين در فيلم*نامه*ها كمرنگ*تر شد و توجهات، بيشتر به لوييس معطوف مي**شد.به*طوري كه يك*بار چاپ lookعكسي بزرگ از اين زوج را در مجله كرد. اين عكس در حقيقت تصوير لوييس را نشان مي*داد و تنها گوشه*اي از صورت مارتين ديده مي*شد. اين كار عملا مارتين را از لوييس دور كرد و سرانجام در سال 1954 اين زوج حرفه*اي از يكديگر جدا شدند اما پس از جدايي هر دوي آنها به شهرت انفرادي دست يافتند. بارديگر كه اين دو در كنار هم ديده شدند در سال 1976 و در فيلمي به كارگرداني «فرانك سيناترا» بود كه بسيار مورد توجه مردم قرار گرفت. لوييس در سال 2005 در كتاب «اين ومن يك داستان عاشقانه» احساس خود را نسبت به همكار قديمي*اش «دين مارتين» بيان كرد.

      ستاره كمدي

      پس از انحلال گروه «مارتين و لوييس»، جري در استوديوي پارامونت پيكچرز به كار ادامه داد و يك ستاره كمدي بزرگ شد. نخستين فيلم سينمايي او «مجرم ظريف» (1957) نام داشت. او پس از آن در پنج فيلم سينمايي ديگر ظاهر شد.
      لوييس در دهه 1950 استعداد خود در زمينه آوازه*خواني را به نمايش گذاشت و در اين بخش هم موفق ظاهر شد. آهنگ معروف او در آن زمان «فقط به تو بستگي دارد» نام داشت كه در سال 1958 اجرا شد. در سال 1960 در فيلم «پادو» بازي كرد. فيلمي كه نخستين كار او در زمينه تهيه*كنندگي و كارگرداني بود. لوييس اين فيلم را در هتل «فونتن بلو» در ميامي و با بودجه*اي بسيار كم ساخت. در آن زمان لوييس روزها در هتل فيلم بازي مي*كرد و شب*ها در آن برنامه اجرا مي*كرد. او براي ساخت فيلم «پادو» از دوربين*هاي ويديويي و دوربين*هاي مداربسته استفاده مي*كرد تا بتواند در هنگام بازي صحنه*ها را ببيند. بعد از آن بود كه اين شيوه يك روش استاندارد براي ضبط فيلم*هاي هاليوود شد. از ديگر فيلم*هايي كه در آنها لوييس هم بازيگر و هم كارگردان بود مي*توان به «مرد خانم*ها»، «پسر پيغام*رسان» و فيلم معروف «پروفسور ديوانه» اشاره كرد. از سال 1966 يعني وقتي چهل سال داشت ديگر لوييس آن جوان لاغر و چابك نبود. او ديگر كندتر كار مي*كرد و بازي برايش سخت*تر شده بود. از آن سال بود كه فروش فيلم*هايش رو به كاهش نهاد تا جايي كه شركت فيلم*سازي پرامونت پيكچرز احساس كرد ديگر به فيلم*هاي كمدي جري لوييس نيازي ندارد.از آن پس لوييس به فكر ساخت فيلم*هاي شخصي افتاد. در سال 1972 فيلم اكران نشده «روزي كه دلقك گريه كرد» را ساخت. اين فيلم داستاني درام داشت كه در اردوگاه نازي*ها اتفاق افتاد. لوييس دليل اكران نشدن اين فيلم را مشكلات در امور مالي ذكر كرد ولي اخيرا در كتاب «مارتين و من» نوشت كه دليل اصلي اكران نشدن آن فيلم اين بود كه خود از كارش راضي نبود.از فيلم*هاي بعدي جري لوييس «كار سخت» (1981) به كارگرداني خودش، «سلطان كمدي» (1983) اثر مارتين اسكورسيزي كه در آن با رابرت دنيرو همبازي بود، «روياي آريزونا» (1994) و آخرين كارش «استخوان*هاي خنده*دار» (1995) هستند اما لوييس در اروپا محبوب باقي ماند. منتقدين اروپايي همواره او را بازيگري تحسين برانگيز دانسته*اند كه روي تك*تك حركاتش تسلط كامل دارد و از اين زاويه او را قابل قياس با هوارد هوكس و آلفرد هيچكاك مي*دانند. باوجود اين*كه لوييس ديگر در فيلم*هاي كمدي ظاهر نمي*شود ولي هنوز هم مردم او را دوست دارند و حرف*هاي بامزه او به صورت تكه كلام*هايي درآمده كه در فرهنگ محاوره آمريكا جا بازكرده است.









      امور خيريه

      در سال 1952 لوييس «بنياد ضعف عضلاني» را تاسيس كرد و پس از آن در مناسبت*هاي مختلف سعي كرد براي كمك به بيماران اين بنياد، كمك مالي جمع كند. تلاش*هاي او تاكنون سبب جمع*آوري بيش از دو ميليارد دلار گشته كه همگي صرف مراقبت* از بيماران عصبي عضلاني و تحقيقات علمي درباره اين بيماري شده است.
      اوايل مارتين و لوييس در كنار هم اين كارها را انجام مي*دادند ولي بعدها وقتي اين دو از يكديگر جدا شدند لوييس به تنهايي اين امر خير را ادامه داد. لوييس از سال 1952 رييس اين بنياد بوده است. در سال 1977 جري لوييس تنها شخصيت سرشناسي بود كه نامزد و برنده جايزه صلح نوبل شد و در سال 1985 از طرف سازمان دفاع آمريكا به*خاطر خدمات عمومي قابل توجهش مدال افتخار دريافت كرد.

      زندگي خصوصي

      پدر و مادر لوييس «دني و رائه لوييس» نام داشتند و هر دو به*طور حرفه*اي در عالم هنر فعاليت مي*كردند. پدرش نمايش اجرا مي*كرد و مادرش در راديو پيانو مي*نواخت وقتي جري تنها پنج سال داشت در راديو آواز خواند. وقتي پانزده ساله شد كاملا به اجراي پانتوميم و برنامه*هاي كميك تسلط داشت. او كت و شلوار گشاد و آويزاني را بر تن مي*كرد و نمايش اجرا مي*كرد و با همين تجهيزات ساده همه را مي*خنداند. در آن زمان بود كه «مكس كولمن» همكار پيشكسوت پدرش به او توصيه كرد كارش را جدي بگيرد چون حتما موفق خواهد بود و همين*طور هم شد و شهرت لوييس جهاني شد. يكي از علايق هميشگي لوييس بازي «بيس*بال» است. او در دهه پنجاه و شصت بيسبال بازي مي*كرد و عضو تيم «لوس آنجلس لجرز» بود. لوييس در سال 1967استاد دانشگاه كاليفرنياي جنوبي شد و سلسله سخنراني*هاي وي در آن دانشگاه در كتابي به نام «فيلم*ساز مطلق» به چاپ رسيد. موضوعي كه شايد كمتر كسي از آن اطلاع داشته باشد. اين است كه لوييس هشت بار برنده جايزه بهترين كارگردان سال در اروپا شد. «ژان لوگ*گو*دارد» كارگردان فرانسوي درباره وي مي*گويد: جري لوييس تنها كارگردان آمريكايي است كه فيلم*هاي مترقي ساخته است. او بسيار بهتر از چاپلين و كيتون مي*باشد. وقتي نامزد دريافت جايزه صلح نوبل شد، مجري مراسم درباره او گفت «جري لوييس مردي براي تمام فصول، تمام مردم و تمام اعصار است و نام او در قلب ميليون*ها نفر از مردم دنيا برابر با صلح، عشق و برادري مي*باشد.»لوييس در سال 1944 با «پتي پالمر» ازدواج كرد و 36 سال با او زندگي مشترك داشت. آنها پنج پسر به نام*هاي گاري، ران، اسكات، كريس و آنتوني و هفت نوه و يك نتيجه دارند. جري در سال 1983 با «سم پيت*نيك» ازدواج كرد. حاصل زندگي مشترك آنها دختري به نام «دانيلا سارا» متولد 1992 است كه به گفته جري «چراغ زندگي و هواي ريه*هاي آنهاست.»لوييس يك شعار هميشگي دارد كه براي مردم بسيار زيباست. او مي*گويد «من فقط يك بار زندگي مي*كنم. بنابراين بگذاريد هر خوبي كه مي*توانم بكنم و هر محبتي كه مايلم نسبت به ديگران ابراز دارم. بگذاريد، نه اين احساس را سركوب نمايم و نه آن را به تاخير اندازم زيرا ديگر به دنيا نخواهم آمد.»

      پاسخ : بیوگرافی بازیگران سینمای هالیوود

      رابرت دنيرو ؛ بهترين هاليوودي عصر حاضر
      رابرت* دنيرو) به* نظر اكثر منتقدان* سينما يكي*از قوي*ترين* هنرپيشه*هاي* سينماي* دنيا مي*باشد)

      او به* عنوان* برجسته*ترين* بازيگران* زمان* خودشناخته* شده* است*. (رابرت* دنيرو) با بازي* در فيلم*(پدرخوانده*2)، به* شهرتي* مضاعف* رسيد. او ازهنرپيشگان* پركار هاليوودي* به* شمار مي*رود،همچنين* او دومين* بازيگري* است* كه* به* خاطرايفاي* نقش* (ويتو كورلئون*) برنده* جايزه* اسكارشد. نفر اول* (مارلون* براندو) بود كه* براي* ايفاي*همين* نقش* جايزه* اسكار را از آن* خود كرد.مي*خواهيم* اشاره*اي* به* زندگي* وي* داشته* باشيم*،بازيگري* كه* در نقش*هاي* جدي* و كمدي* چنان*ايفاي* نقش* مي*كند كه* همه* از او به* نيكي* يادمي*كنند.



      كودكي* رابرت* دنيرو

      رابرت* دنيرو در هفدهم* آگوست* 1943 در(نيويورك*) به* دنيا آمد. پدر و مادرش* هنرمندبودند. پدرش* (روبرت*) شاعر و مجسمه*ساز ونقاش* بود و مادرش* (ويرجينا آدميرال*) نيز يك*نقاش* بود. والدين* رابرت* اصليت* ايتاليايي*داشتند. اما براي* زندگي* بهتر به* نيويورك* مهاجرت*كرده* بودند. رابرت* جثه* كوچك* و ضعيف* و پوست*بسيار سفيدي* داشت*. لذا او را بابي*ميلك*(شيربرنج*) لقب* دادند.
      رابرت* دوساله* بود كه* والدينش* از هم* جداشدند و او مانند توپ* فوتبال* مدتي* را به* سوي*مادر و مدتي* نزد پذر پرتاب* مي*شد. همين* افت*محبت* و تغيير دگرگوني* در زندگي* رابرت* كوچك*سبب* شد كه* او به* بچه*اي* خجالتي* و منزوي* تبديل*شود. مدت*ها گوشه*اي* از اتاق* مي*نشست* و بااسباب*بازي* شكسته*اي* خود را سرگرم* مي*كرد.همچنين* علاقه* زيادي* به* فيلم* و تئاتر داشت*.رابرت* 6 ساله* زماني* كه* به* مدرسه* رفت* هميشه* ازدوستان* و همكلاسي*هايش* دوري* مي*جست*. يكي*از معلمين* او متوجه* حالات* و روحيات* وي* شد وبراي* اين* كه* رابرت* اعتماد به* نفس* پيدا كند و واردجمع* دوستانش* شود او را وادار كرد تا درتئاترهاي* نمايشي* مدرسه* ايفاي* نقش* داشته* باشد،همين* مساله* خجالت* او را كاهش* داد.
      در 10 سالگي* اولين* نقشش* را در تئاتري* درنقش* شير در تئاتر (جادوگر اونر)بازي* كرد. دردوران* نوجواني* به* يك* گروه* خياباني* پيوست* ودر 16 سالگي* بازي* در نمايش* (خرس*) اثر(چخوف*) او را با دنياي* بازيگري* بيشتر آشنا كرد.پس* از اين* كه* اولين* چك* دستمزدش* را به* عنوان*بازيگري* دريافت* كرد تصميم* جدي* خود را براي*آينده*اش* گرفت* و وارد عرصه* تئاتر و سينما شد.


      ورود به* عرصه* بازيگري*

      او احساس* مي*كرد براي* بازيگري* نياز به*آموزش* دارد. لذا در هنرستان* (استلاآدلر) وهمچنين* در كارگاه* هنري* آمريكايي* آموزش*بازيگري* ديد. به* اين* ترتيب* كار حرفه*اي* خود رادر زمينه* بازيگري* به* طور نامنظم* در برادوي* و چندتبليغ* تجاري* براي* تلويزيون* آغاز كرد.
      اولين* نقش* او در يك* فيلم* سينمايي*، به* سال*1965 با بازي* در فيلم* (سه* اتاق* در منهتن*) بودكه* به* عنوان* سياهي* لشگر و مشتري* رستوران* دريكي* ازسكانس*ها ظاهر شد. در همان* سال* به* اوپيشنهاد بازي* در يك* نقش* كوچك* در فيلم*(مهماني* عروسي*) شد. آشنايي* او با يكي* ازدستياران* (برايان* دي*پالما). براي* او شانسي* بودكه* توانست* نقش* اصلي* در فيلم* (تبريك*) محصول*1968 را در دست* بگيرد. اما فيلم*هايي* كه* او درآن* ايفاي* نقش* مي*كرد، فيلم*هاي* موفقي* نبود و باشكست* همراه* بود. اما (بابي*ميلك*) نااميد نشد وبه* ايفاي* نقش*هاي* ارزان* مشغول* شد تا سرانجام*توانست* با بازي* در فيلم* (طبل* را آهسته* به* صدادربياور) به* شهرت* نسبي* برسد.
      او با بازي* درفيلم* (كوچه* كثيف*) در سال*1973 جايزه* بهترين* بازيگر نقش* مكمل* را از آن*خود كرد.
      موفقيت* بزرگ* بعدي* دنيرو هنگامي* بود كه*(فرانسيس* فورد كاپولا) او را براي* نقش*(دون*كولئونه*) جوان* در فيلم* (پدرخوانده* 2) به*سال* 1974 انتخاب* كرد كه* او جايزه* آكادمي*اسكار را براي* بهترين* بازيگر نقش* دوم* دريافت*كرد.
      سپس* به* او پيشنهاد نقش* (يك* راننده*تاكسي*)شد. لذا او روزهاي* متمادي* در تاكسي*هاي*نيويورك* مي*نشست* و رفتار رانندگان* تاكسي* راتماشا مي*كرد و پس* از بازي* در فيلم*(راننده*تاكسي*) در سال* 1976 جايزه* بهترين*بازيگر را به* خود اختصاص* داد. كار بعدي* او(نيويورك* نيويورك*) به* سال* 1977 بود. رابرت*در سال* 1976 در فيلم* 1900 شركت* كرد. اين*فيلم* به* زبان* ايتاليايي* و محصول* مشترك* سه* كشورفرانسه*، ايتاليا و آلمان* بود.
      در سال* 1978رابرت* دنيرو با اجراي* نقش*(مايكل* ورانسكي*) در فيلم* (شكارچي* گوزن*)يكي* ديگر از بازي*هاي* عالي* خود را ارائه* داد.فيلم* (گاو خشمگين*) در سال* 1980 نيز با استقبال*مردم* روبرو شد او در اين* فيلم* مجبور شد كه* 28كيلو به* وزن* خود بيفزايد. (كازينو) محصول*1995، (زورباي* يوناني*) نيز يكي* از مهمترين*آثار وي* در كارنامه* هنري* اش* مي*باشد.
      رابرت* دنيرو درطول* دوران* بازيگري*چهره*هاي* بسيار متفاوتي* را ارائه* كرده* است* كه* به*رغم* شباهت*هاي* ساختاري* بسياري* از آنها نقش*آفريني* دنيرو در آنها كاملا متفاوت* بوده* است*. اودر نقش* آدمكش*، مشت*زن*، كمدين*، راننده*تاكسي*، گانگستر، مافيا، پليس* و...ظاهر شده* است*كه* از او بازيگري* قوي* ساخته* است*. او در فيلم*(ماموريت*) به* سال* 1986 دو شخصيت* كاملامتفاوت* را ارائه* داد كه* كاملا با هم* در تضاد بودندولي* انتقال* از يكي* به* ديگري* چنان* ظريف* وبي*نقص* از سوي* او انجام* شد كه* تماشاگر به* سختي*متوجه* اين* تغيير مي*شود.

      حضور در فيلم*هاي* كمدي*

      دنيرو با حضور در چند فيلم* كمدي* در كنارهنرپيشگان* صاحب* سبك* مانند ادي* مورفي*،علاوه* بر ايفاي* نقش* كمدي* به* ارائه* نقش*هاي*جدي* هم* تسلط دارد. بازي* دنيرو بسيار روان* وساده* و در عين* حال* قوي* است*. در بازي* او كمترمي*توان* جوشش* احساسات* را ديد. او در بسياري*از فيلم*هايش* با حركاتي* ساده* و معمولي* بهترين*شخصيت* را نشان* مي*دهد و تماشاگران* را به* آن*شخصيت* و نقش* نزديك* مي*كند و تمامي* روحيات*خود را به* تماشاگر نشان* مي*دهد. اين* سادگي* درارائه* نقش* باعث* شده* كه* بسياري* از تماشاگران* اورا بهترين* بازيگر عصر حاضر هاليوود بشناسند.
      به* تازگي* نيز از سوي* وزارت* فرهنگ* ايتاليا او به*عنوان* شهروند افتخاري* ايتاليا معرفي* شده* است*.چرا كه* پدرش* ايتاليايي*تبار است.
      *.


      زبان* ايتاليايي*


      رابرت* دنيرو به* خاطر بازي* در فيلم*(پدرخوانده* 2) مجبور به* يادگيري* زبان* سيسيلي*و ايتاليايي شد و اكنون* به* راحتي* به* زبان* ايتاليايي*صحبت* مي*كند.

      زندگي* شخصي* رابرت* دنيرو

      رابرت* در سال* 1976، با (ديان* آبوت*)ازدواج* كرد و ثمره* اين* ازدواج* يك* پسر به* نام*(رافائل*) بود. اما در سال* 1988 اين* ازدواج* به*طلاق* منجر شد. گرچه* رابرت* دختر(ديان*)،(درينا) كه* از ازدواج* اولش* بود را به*فرزند خواندگي* پذيرفت*.
      رافائل* پسر رابرت* نيز بازيگر است*. او دراستوديوي* بازيگري* (استلا آدلر) آموزش* ديده*است*. دنيرو در سال* 1998 با (گريس*) هنرپيشه*هاليوود ازدواج* كرد و صاحب* فرزندي* به* نام*(اليوت*) شد.
      رابرت* دنيرو در نيويورك* چندين* رستوران*خريداري* كرده* است*. همچنين* در غرب* هاليوودو (سانفرانسيسكو) با مشاركت* (فرانسيس* فوردكاپولا) كارگردان* فيلم*هاي* پدرخوانده*، به* افتتاح*رستوران*هاي* زنجيره*اي* (لايكا) و (نوبا) اقدام*كرده* است*.
      رابرت* دنيرو مرد مهربان* و دست* و دلبازي*است* او براي* كودكان* فقير آفريقايي* تاكنون*چندين* جشنواره* هنري* برپا كرده* و عايدي* آن* رابه* نفع* كودكان* آفريقايي* خرج* كرده* است*.
      براي* مثال* او چندي* پيش* اقدام* به* فروش*روبان*هاي* سبزرنگي* كرد كه* خودش* نيز يكي* ازروبان*ها را به* يقه*اش* زده* بود و درآمد حاصله* ازفروش* روبان*ها صرف* دارو و درمان* كودكان*ايذي* در افريقا شد.

      هاليوود از نظر رابرت* دنيرو

      نظر او درباره* هاليوود چنين* است*: به* نظر من*هاليوود شبيه* يك* طايفه* است* و بازيگران* نيز مثل*اهالي* اين* طايفه* هستند. واقعيت* اين* است* كه* آنهابه* دنبال* يك* تكيه*گاه* مي*باشند. من* سال*ها درميان* هاليوودي*ها بوده*ام* و احساس* مي*كنم*بسياري* از بازيگران* در هاليوود دچار غرور بيجاشده*اند. اميدوارم* هيچگاه* مغرور نشوم*. دنيرو درگفتگوي* اخير خود با People مي*گويد: (هيچ*وقت* مانند بازيگران* تازه* به* دوران* رسيده*نبوده*ام* كه* خودم* را به* عنوان* يك* شخصي*دلفريب* جلوه* دهم*.) او همچنين* مي*گويد: (به*تمام* دنيا سفر كرده*ام*، اما هيچ* جا نيويورك*نيست*.) گفتني* است* كه* رابرت* دنيرو بابت* هر بازي*بيش* از 20 ميليون* دلار دستمزد مي*گيرد. براي*مثال* با بازي* در فيلم* (آن* را تحليل* كن*) در سال*2002 حدود 22 ميليون* دلار دستمزد دريافت*كرده* است*.
      او اكنون* يك* استوديو به* نام* (تربيكا) داير كرده*و به* توليد فيلم* مي*پردازد. رابرت* دنيرو يكي* ازثروتمندترين* بازيگران* و در عين* حال*متواضع*ترين* افراد در هاليوود مي*باشد.
      کيت ويتسلت


      لقب : رز انگلیسی

      تاریخ تولد : 5 اکتبر 1975

      محل تولد : لندن ، انگلستان

      نامزد اسکار : تایتانیک (1998)

      شغل : هنرپیشه سینما ، مدل



      کیت وینسلت در پنجم اکتبر ا975 در لندن به دنیا آمد . در سن 11 سالگی اولین نقش نمایش خود را در پفکهای شکری تبلیغ نوعی غذای کودک تجربه کرد . او اجرا در مدرسه هنر را ادامه داد و در پی آن نقش هایی در نمایش درام تلویزیونی چروک (1988) ، مجموعه های تلویزیونی تصادف (1989) ، فصل تاریک (1991) ، برگشتن (1992) و رفتارهای انگلوساکسون (1993) بازی کرد . کیت وینسلت به همراه لئوناردو دیکاپریو دو کشف یزرگ فیلم عظیم تایتانیک بودند و از آن هنگام تا به حال شهرت خود را مدیون تایتانیک و جیمز کامرون هستند . کیت وینسلت در نوامبر سال 1998 با جیم تراپتس - دستیار دوم فیلم ( عوضی بدقیافه ) که قبل ار تایتانیک ساخته شده بود ازدواج کرد .

      kate winslet بازیگر محبوب و دوست داشتنی هالیوود مشهورترین اکتور زن خارجی در ایران است . مردم ایران ایران kate را با بازی در فیلم محبوب titanic می شناسند . پخس گسترده این فیلم و استقبال بی ثابقه ایرانیان باعث شد kate winslet شناخته شده ترین اکتور زن خارجی در ایران حداقل در سالهای بعد از انقلاب باشد به طوری که در کوچکترین شهرهای ایران هم رز (نام kate در فیلم تایتانیک) را می شناسند.

      البته این بدان معنی نیست که این فیلم تنها در ایران محبوب باشد titanic غوغایی در دنیا به پا کرد و باعث محبوبیت فراوان kate winslet و leonardo dicaprio بازیگران اصلی این فیلم شد . اما گسترش این فیلم در ایران به این شکل کاملا بی سابقه بود .

      بخشی از فیلم شناسی کیت به شرخ زیر است :


      kate winslet در 5 اکتبر 1975 پا به جهان گذاشت . فراگیری سریع روخوانی انگلیسی در کودکی باعث شد تا او با تئاتر از زمان کودکی آشنا شود . kate از سن 11 سالگی تحصیل در رشته نمایش (تئاتر) را آغاز کرد . اولین کار حرفه ای او در همین سال در تلویزیون انگلیس به نمایش در آمد . او سپس به دبیرستان هنر های بازیگری رفت و با عزم و اراده به سوی بازیگر حرفه ای شدن گام برداشت . بعد از فارغ التحصیلی در سال 1991 او ورود به دنیای بازیگری حرفه را آغاز کرد . اولین کار جدی او حضور موفقش در فیلم Heavenly creatures در سال 1994 بود . کارگردان این فیلم peter jakson و بازیگر نقش اول آن melanie lynskey بود . وی سپس در فیلم های A kid in king arthur's court , jude و Hamlet ایفای نفش کرد . در تمامی این فیلم ها جز jude ایفاگر نقش های دوم به بعد بود .

      ولی حادثه فراموش نشدنی زندگی kate بازی در فیلم پر خرج پر جایزه و پر طرفدار titanic بود . تایتانیک به کارگردانی james cameron و بازی leonardo dicaprio انقلابی در فستیوالها به پا کرد و تمامی جوایز را یکجا درو کرد . بعد از تایتانیک kate در فیلمهای بسیاری ایفای نقش کرد که از کارهای موفق وی باید یه Hideous Kinky , Murdoch ,The Life of Dvied Gale , J.M Barrie's Neverland اشاره کرد.

      kate همچنین دوبلوری دو کارتون به نامهای( Faeries2000) و Christmas Carol : The Movie را نیز در کارنامه هنری خود ثبت کرده است.

      با نگاهی به زندگینامه وی تفاوت حرفه ای بودن سینما در دنیا و کاملا آماتور بودن آن در ابران مشهود است . البته تفاوت سرسام آور درآمدها و هزینه ها در غرب و شرق را هرگز نباید فراوش کرد


      1991 : Dark Season

      1994: Heavenly Creatures

      1995 : Sense and Sensibility

      1995 : A Kid in King Arthur's Court

      1996 : Jude

      1997 : Titanic

      1998 : Hideous Konky

      1999 : Fearies

      1999 : Holy Smoke

      2000 : Quills

      2001 : Eniqma

      2001 : Christmas Carol : The Movie

      2001 : Lris

      2003 : The Life of David Gale

      2004 : Finding Neverland

      2004 : Pride

      2004 : Eternal Sunshine of the Spotless Mind

      2005 : Romance & Ciqarettes

      2005 : All the King's Men

      2006 : Flushed Away




      جیم کری




      نابغه سینمای کمدی که به ادعای بسیاری از منتقدین ، صورتش آنقدر کش می آید که گویی استخوانی در ان وجود ندارد! تا مدتها به عنوان مجری و حتی یک دلقک ،کارهایش با عدم استقبال روبرو نمی شد ، اما یک دفعه با اولین حضور سینمایی به بمب خنده سینما تبدیل شد کمدین بزرگ سالهای دهه نود که تباری کانادایی دارد و 17 ژوئن 1962 در نبومارکت واقع در اونتاریو کانادا متولد شد در خانواده ای از سطح پایین بود اما این باعث نشد تا اونتواند به عنوان یک کمدین فعالیت نکند اولین کاری کمدی را در کلوب شبانه در حالی انجام داد که تنها 16 سال داشت و جالب آنکه به شدت مورد انتقاد واقع شد تاجایی که حتی حضار سالن با داد و فریاد به سویش حمله کردند و او را بااردنگی از در سالن بیرون انداختند. اما کری همچنان کار خود را ادامه داد اگر چه هر باری در پی حادثه ای مشابه کلوب خود را عوض می کرد . این ماجرا ادامه داشت تا اینکه به سن 22 سالگی رسید و توانست پس از مدت ها ناکامی خود را باعنوان کمدین برنامه های زنده تثبیت کند . اینجا بود که به تلویزیون راه پیدا می کند و برای نخستین بار در یک برنامه حصول شبکه سیت کام با نام کارخانه اردک بازی می کند . اگر چه نقش کوتاهش جای کار چندانی نداشت ، اما این امتیاز را فراهم آورد تا با جای دوربین آشنا شود.

      در خلال دهه 80 در چندین نقش مکمل در آپاری چون پگی سو ازدواج کرده (1986) دختران زمینی سهل الوصل هستند)(1990) ظاهر شود . نقشی که در تلویزیون او را به یک چهره تبدیل کرد ، حضور در کمدی محصول شبکه فاکس بود به نام رنگ زندگی بود . سال 94 را باید سال جیم کری خواند . اکران همزمان سه فیلم کمدی که در گیشه به موفقیتهای فراوانی رسیدند نشانه خوبی برای یک ورود ستاره بود . ابتدا بازی در ایش ونچورا کاراگاه حیوانات سپس ماسک و بعد هم احمق و احمق تر او را به شهرتی باور نکردنی رساند تا جایی که وقتی برای قراردادهای بعدی اش مبلغ بیست ملیون دلار را درخواست کرد ، سیلوراستالونه به کارگزارش تلفن .کرد و به او اطلاع داد که رکوردی نجومی در دستمزدها به جای گذاشته و او هم هم چنین مبلغی را می خواهد. در حالی که پیش از این جیم صرفا به خاطر مبالغ نا چبزی به بازی می پراخت.

      سال 95 در بلاک باستر بتمن برای همیشه نقش منفی کار را بر عهده داشت و سال 96 شانس خود را درنقش های پر معنا و سیاه تری آزمود، او این بار متخصص نصب کابلهای ماهواره بود که دچار بیماری روانی می شود . فیلم که مرد کابلی نام داشت از کری قابلیتهای انکار ناپذیربیرون می کشد و نقدهای فراوانی هم از جانب تماشاگران که همه آنها نیز مثبت بودند دریافت می کند. جیم با بازی در فیلم پروسرصدای نمایش ترومن جنبه دبگری از بازیگری را آزمود اگر چه این حضور موفق بود اما کار مشابه که با عنوان مجستیک روانه بازار کرد ، یک شکست تمار عیار بود.

      سال 2004 با مریل استریپ و جود لاو در برگردان سینمایی سلسله حوادث ناگوار لمونی اسنیکت که یک کار کودکانه بود بازی می کند که برای حضور در آن زیر گریم سنگینی قرار می گیرد . او مشابه چنین نقشی را با چنین گریم سنگین را در چگونه گرینویچ کریسمس را دزدید نیز ایفا کرده است

      آخرین اسطوره بازیگری MARLON BRANDO

      نام : مارلون براندو
      سال تولد : سوم آوریل 1924
      فوت : ۲۰۰۴

      مارلون براندوستایش شده ترین بازیگر سینمای جهان در نیمه دوم قرن بیستم و پر افتخار ترین بازیگر سینمای امریکا است . براندو درسوم آوریل 1924 در اوهاما - نبراسکا به دنیا آمد. سومین و آخرین فرزند دوروتی پنبیکربراندوو مارلون براندو سینیورپس از خواهرانش جوسلین وفرانسیس بود که تباری ایرلندی داشتند. در سال1930 در مسکو اقامت کرد و زیر نظراستاد کنستانتین استانیسلاوسکی در مسکوآرتز تیاترآموزش دیده بود. در اواخر1940 براندو یکی از اعضای اکتروزاستودیو بود. در دهه 1950 براندو آموخته هایش در اکتروزاستودیو و شخصیت جذاب و عصیانگرش را بر پرده سینما آورد.برای اقتباس سینمایی اتوبوسی به نام هوس زنده باد زاپاتا – جولیوس سزار- در بارانداز اسکار را دریافت کرد.




      براندو، متولد سال نظرات شما عزیزان:
      نام :
      آدرس ایمیل:
      وب سایت/بلاگ :
      متن پیام:
      :) :( ;) :D
      ;)) :X :? :P
      :* =(( :O };-
      :B /:) =DD :S
      -) :-(( :-| :-))
      نظر خصوصی

       کد را وارد نمایید:

       

       

       

      عکس شما

      آپلود عکس دلخواه:





    • نوشته : حسن
    • تاریخ: یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:,

secret70

حسن

secret70

http://secret70.loxblog.com

قدرتمندترین وبلاگ دانلود

قدرتمندترین وبلاگ دانلود

به وبلاگ من خوش آمدید

قدرتمندترین وبلاگ دانلود